بی حوصلگی و هنر کوتاه آمدن

بدون دیدگاه

در محل کار شما یک ایده تجاری یا فنی را به رئیس خود پیشنهاد می کنید، رئیس به صورت تلویحی قبول می کند ولی قلبا موافق شما نیست. حالا شروع می کنید تا ایده تان را پیاده سازی و توسعه دهید. انتظار شما این است که شرکت تمام شرایط را مهیا کند تا بتوانید هرچه زودتر به نتیجه برسید.
ولی بعد از گذشت یک مدتی شرکت همکاری مرود انتظار شما را انجام نمی دهد ولی هنوز مخالفت خود را به صورت صریح به شما اعلام نکرده است. حالا تلاش شما وارد فاز مبارزه می شود; قانع کردن رئیس، پیگیری های مستمر از همکاران ذی ربط، کم گذاشتن از سایر وظایف و …. خلاصه اینکه انرژی، زمان و منابع در دسترس را بیشتر از قبل را صرف جلوبردن هدفتان می کنید. حالا چند ماه گذشته است خستگی روحی بر شما غلبه می کند، کم¬کم دلسردی و بی حوصلگی به سراغتان می آید و احتمالا به این فکر می کنید که شاید کار از اول ایراد جدی داشته است که هنوز به نتیجه نرسیده است و یا به این نتیجه برسید که انرژی و منابعی که این ایده از شما و شرکت گرفته است ارزشش را نداشته است.


حالا تصمیم می گیرید که پروژه باید متوقف شود و این موضوع را به رئیس خود اعلام می کنید. رئیس شما دید وسیعی دارد به تصمیم شما احترام می گذارد این مسئله را قبول می کند. احتمالا بعد از گذشت مدتی از متوقف شدن پروژه خوشحال خواهید شد که آن را تصمیم عاقلانه گرفته اید و از یک بی حوصلگی و افسردگی رها خود را رها کردید.

روحیه خوب چه آثاری دارد؟

همه ما داشتن روحیه خوب و بالا را تجربه کرده ایم، در این حالت ریسک پذیری، پیش قدمی و ابتکار، تعامل اجتماعی، تفکر سریع، اعتماد به نفس بالا، تفکر شهودی و در نهایت انتظار تحسین را داریم. این احساسات باعث پیشرفت در کار و زندگی می شود، اجداد خیلی قدیمی ما با هیمن روحیه بالا توانسته اند از استخوان حیوانات به سفینه های فضایی برسند(فیلم 2001 ادیسه فضایی )

شرط لازم برای اینکه به سایر اعضاء گروه ثابت کنم که توانایی و قدرت من بیشتر از همه است، داشتن روحیه ی بالا است که گفته شد. برای اینکه منابع جدیدی را کشف کنیم و به دست آوریم نیاز به ریسک پذیری بالا داریم. برای اینکه بتوانیم در لحظات خاص تصمیمات حیاتی بگیریم(مثل اینکه شوت به دروازه حریف بزنم یا یک پاس گل بزنم) نیاز به تفکر سریع داریم. یک ارائه بی نقص برای قانع کردن اساتید داور در جلسه دفاع از پایان نامه نیاز به اعتماد به نفس بالا دارد. داشتن تفکر شهودی برای یک مدیر شرکت، شرط اساسی است. ایجاد یک طرح نو و ویژه توسط هنرمند نیاز به شعله ور کردن آتش خلاقیت و اشتیاق با روحیه بالا امکان پذیر است. مزایای روحیه خوب ناشی از تمایل به “گسترش دادن و ساختن” است. افرادی که روحیه ی خوبی دارند معمولا دید گسترده تر نسبت به جهان دارند و احتمال اینکه دست به نوآوری بزنند نیز بیشتر است. این تغییرات، بلیط حرکت به سوی سود بردن از فرصت ها است.

تاریخ تبدیل استخوان حیوانات به ادیسه فضایی با یک روحیه مثبت امکان پذیر شده است

موقعیت های مصرف انرژی

انرژی و منابع و توانمندی های خود را صرف چه چیزی می کنیم؟ و در مقابل آن به چه چیزی دست پیدا می کنیم؟ با یک مثال از سه منظر به این مسئله نگاه می کنیم.

  • به عنوان کارمند وظیفه شناس تلاش و انرژی خود را صرف موقعیت کنونی خود می کنم. هرچیزی که به آن آسیب بزند دوری می کنم. طبیعی است که فایده ای که از حفظ موقعیت کنونی خود به دست می آورم متناسب همان هزینه است که صرف می کنم.  من یک انسان قانع در چشم دیگران هستم که علاقه ای به پیشرفت و ندارم، ولی از نظر خودم این بهترین استراتژی هست برای ادامه حیاتم که در نظر گرفته ام یعنی هیچ کار نکردن و عدم صرف کالری اضافی.
  • به عنوان مدیر پایین رده در شرکت هستم، تلاشم این است که موقعیت خود را بهبود بدهم، مهارت های جدید را یاد می گیریم که بتوانم از مدیران بالاسری خودم، مسئولیت های جدیدی را به دست آورم و دایره نفوذم را در شرکت بیشتر از قبل کنم ولی حفظ موقعیت کنونی در اولویت است.
  • به عنوان فرد جاه طلب که دوست دارم موقعیت های بالای شرکت را به دست بیاورم، حاضرم هر کاری کنم.از دست دادن موقعیت و مزایای کنونی از انرژی و انگیزه من کم نمی کند. این روش به خاطر این است که برایم مسجل شده است آنچه که در حال حاضر به دست می آورم برای ادامه حیات اصلا کافی نیست. مثل اسیرهای زندانی که علی رغم دیدن سربازهای مسلح، به سمت حفاظ ها می دوند(فیلم پاپیون).

ما در حال حاضر اهداف اجتماعی بلندمدتی را دنبال می کنیم. این اهداف اجتماعی دربرانده شبکه ای به هم پیچیده از روابط است و ما را در معرض تصمیم هایی دشوار برای ادامه دادن تلاش هایی قرار می دهد که ممکن است بیهوده از آب دربیاید. در بعضی از رقابت ها، سودی بزرگ در انتظار عده ای معدود و سال ها تلاش بیهوده در انتظار باقی افراد است. انتخاب شغل موضوع ساده ای برای درک این مسئله است ولی در تصمیم به کاهش وزن، خرید خانه بزرگتر، کنار آمدن با همسر یا رئیسی بد اخلاق و تحمل زندگی روزانه، خلق و خوی ما نقش بسیار پررنگی دارند.

مزایا و کارکردهای بی حوصلگی

درد، تب، تهوع، استرس زمانی فعالی می شوند که به آنها نیاز داریم. تب راهی برای مبارزه با ویروس های مهاجم است، تهوع واکنشی است برای خارج شدن جسم مضر از بدن، استرس مکانیزمی هست برای متمرکز کردن توانایی ها ذهنی و جسمی برای مواجهه برای مشکلات و اهداف مهم. با بی حوصلگی انسان به دنبال چه چیزی هست؟

دفع خطر از شکارچی قوی تر با کمک بی حوصلگی

یک روان پزشک بریتانیای(جان پرایس) از گروه های متشکل از میمون ها ، مشاهدات جالبی را گزارش کرد. این گروه ها شامل چند نر و در کنار تعداد زیادی ماده بود. نر بازنده در حالت تسلیم غیر ارادی رفته است تا در چشم نر ممتاز یک رقیب بی خطر باشد. با این روش، نر بازنده امکان ادامه حیات و کسب موقعیت در آینده را به خود می دهد. بی حوصلگی و افسردگی بعد از باخت در یک رقابت، نتیجه تلاش پیگیر و بیهوده برای به دست یافتن جایگاه برتر است. دلگیری بعضی از انسان ها هنگام ابری شدن آسمان(کمبود نور آفتاب) شاید به خاطر این است که در مقابل کاهش انرژی دریافتی، انرژی مصرفی را کم کنند. گاهی پیشرفت در این است که باید توانایی های خود را به قصد فریب دیگران پنهان کنی.(خود را به موش مردگی زدن یک استراتژی تکاملی است)

بی حوصلگی: استراتژی موش مردگی برای نجات

ارزیابی شکست و یافتن منابع جدید در زمان بی حوصلگی

وقتی در رقابت برای دسترسی به جایگاه برتر با شکست مواجه می شویم در حالت بی حوصلگی می رویم، در این زمان که انرژی و شور و شوقمان فروکش کرده است می توانیم استراتژی های خود را دوباره ارزیابی کنیم یا اینکه امکان عضویت در گروه های دیگر را بررسی کنیم. یا اینکه روی متحدان جدید سرمایه گذاری کنیم. خلاصه این بی حوصلگی به ما کمک می کند روش های دیگری که می تواند سودمند باشد را بهتر درک کنیم.

فکر کردن مدام به مشکلات از علائم بی حوصلگی است. نشخوار فکری یعنی مشکل در ذهن می چرخد سپس خاموش می شود، و مجددا می چرخد و خاموش می شود.
این فکر مانند توده ای علفی است که گاوی آن را جویده و فرو می دهد، قی اش می کند و دوباره آنرا می جود. حال اگر بتوانیم این کار را آگاهانه و کنترل شده انجام دهیم، احتمالا راه حل های سازنده ای برای جبران شکست خود پیدا کنیم.

چه زمانی از دنبال کردن هدف مهم دست برداریم؟

اینکه چه زمانی باید کار را رها کنیم و به خانه بگردیم پرسشی است به جا که ما را به درک بی حوصلگی و افسردگی نزدیک تر می کند. جواب کلی ساده است: هر زمان که میزان کالری ای که در هر دقیقه از هر فعالیتی به دست می آوریم از انرژی که صرف انجام آن فعالیت می کنیم کمتر باشد، بهتر است به خانه برویم و منتظر فرصت های بعدی بمانیم.

برای زنبورهای عسل هنگامی که تاریک روشن غروب فرا می رسد بهترین کار، برگشت به خانه است. نیاکان آنها که خیلی زود دست از کار کشیدند و یا بیش از حد پشتکار به خرج دادند، کالری روزانه ی کمتری به دست آورند و در نتیجه بچه زنبورهای کمتری داشتند. برای یک خرگوش نیز همین اصل صادق است. با این تفاوت که برای خرگوش ها بیش از حد بیرون ماندن هزینه ی دردناکتری در پی دارد; آنها طعمه ی روباه می شوند. پشت بی حوصلگی طبیعی این جمله است:”همین طور اونجا وایستا، هیچ کاری نکن!، مکانی امن پیدا کن و منتظر بهتر شدن وضعیت بمان”

کسانی که به هنگام دنبال کردن هدفی غیرقابل دسترسی حس بدی ندارند، با خرسندی تمام عمر خود را به تلاش بیهوده می گذرانند. بی حوصلگی بیشتر ممکن است به زن های آنها کمک کنند. اما کلینکی که بی حوصلگی را ترغیب می کند، اصلا محبوب نخواهد بود. زمانی که احتمال آن برود که فعالیتی خطرناک باشد یا به پاداش منتهی نشود، بی حوصلگی حتما مفید خواهد بود.

در زمانی که فعالیتی خطرناک باشد یا پاداش نداشته باشد، بی حوصلگی کارگشاست.

امید، ریشه افسردگی است.

زمانی که ما به اهدافمان دسترسی پیدا می کنیم یا اینکه در حال نزدیک شدن به هدفمان هستیم احساس خوب و خوشایندی را تجربه می کنیم. ناتوانی در پیشرفت به سوی هدف، باعث تضعیف روحیه و کناره گیری موقت می شود. زمانی که تلاش های گسترده راهی به سمت هدف پیدا نمی کنند، بی حوصلگی شدید باعث می شود انگیزه ی رسیدن به هدف از بین برود.

زمانی که هدفِ غیرقابل دسترس واقعا کنار گذاشته می شود، بی حوصلگی با غمی موقت جایگزین می شود که در اثر خسران ایجاد شده است. بعد از آن، فرد اهداف جدید دست یافتنی تری را انتخاب می کند. گاهی ما نمی خواهیم و یا نمی توانیم از خیر هدفمان بگذریم، مثل یافتن شغل بسیار ایده آل، یا شریک زندگی یا فرزنددار شدن زوجین نابارور. این باعث می شود که از بی حوصلگی معمولی به افسردگی شدید مبتلا بشویم.

ریشه مشکل این است که امید داریم که به هدفمان خواهیم رسید و که دست نیافتنی بودن هدفمان را نپذیرفته ایم. در مورد قضیه دست برنداشتن از تلاش پست صحبت کردم.

خلاصه فواید بی حوصلگی

  • جلوگیری از صرف انرژی بیهوده و بی ثمر
  • جلوگیری از خوش خیالی
  • تقویت واقع بینی
  • جلوگیری از شتاب زدگی
  • کمک به بقاء در شرایط سخت

بی حوصلگی فایده های مهمی دارد ولی این به معنای این نیست که نباید به درمان آن پرداخت، بلکه نشان از وجود یک مشکل است. درد باید درمان شود، بی حوصلگی مانند سیستم هشدار حریق نصب شده در سقف اتاق عمل می کند که گاهی به اشتباه آژیر خطر را فعال می کند ولی نباید سیم آن را برای همیشه قطع کرد.


متن حاضر از کتاب “دلایل خوب برای احساسات بد” نوشته “راندولف ام، نسه” و ترجمه ”بنفشه شریفی خو” برداشته آزاد شده است.



برچسب‌ها:

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *