چرا کار عمیق

بدون دیدگاه

زندگی متمرکز بهترین نوع زندگی است. زندگی ­ای که عمیق کارکردن محوریت آن است، صرفاَ به لحاظ اقتصادی پرمنفعت نیست، بلکه پربار هم هست.(بالندگی)
در این نوشتار می خواهیم از منظر سه علم به این موضوع بپردازیم.

عصب شناسی

اگر توجه کردن را تمرکز کردن آگاهانه روی چیزی و عدم تمرکز روی چیزهای دیگر تعریف کنیم آنگاه در تعریف کیفیت زندگی ما “توجه کردن” چه نقشی را ایفا می کند؟ چرا مدیریت هوشمندانه ی توجه جزء ستون های اساسی زندگی با کیفیت است؟ برای اتقاء در جنبه های مختلف زندگی توجهات چه نقشی دارند؟
بر اساس الگوهای یادگیری شبکه های عصبی، توجه عامل پایه ای یادگیری و فهمیدن هست. اگر در حال گفتگو با دوست خود در یک مهمانی هستید، جمع آوری تمام امواجی که در محیط پخش می شود، وظیفه گوش است. ولی شبکه عصبی مغز سیگنال ها را فیلتر می کند به طوری که تلاش می کند پیام هایی که از سمت دوست شما دریافت می کند را درک کند و پاسخ مناسب را دهد.
اگر بخواهیم مکانیزم مغز را با زبان ریاضی بیان کنیم، مغز به سینگنال های ورودی، وزن
می دهد به طوری که قبل از رسیدن به بخش پردازش نهایی، بعضی از سیگنال ها وزن بسیار ناچیزی دارند و برخی سیگنال ها وزن زیادی به خود می گیرند. نتیجه این مکانیزم فهمیدن و درک و تاثیر گرفتن از چیزی هست که به آن توجه داشته اید.(پیام های دوست شما)
توجه و تمرکز روی موضوعات خاص، رفتار، احساسات، ذهنیات، اعمال و علاقه مندی های ما را می سازند. توجه و تمرکز عامل شخصیت ما هستند نه معلول آن. دو شریک که به تعارض می رسند، ممکن است روی پیدا کردن مقصر متمرکز شوند یا اینکه روی حل تعارض. قطعا نتایج متفاوتی برای آنها رقم خواهد خورد.
نیکلاس کار در کتاب “کم عمق ها” نتایج تحقیقاتی را ارائه می دهد که ثابت می کند دیتایی که از حافظه واکشی می شود، بعد از واکشی تغییراتی در آن ایجاد می شود یعنی دیتا و اطلاعات قبل از واکشی و بعد از آن یکسان نیستند.
بنابرین می توان گفت که دنیای ما حاصل چیزهایی است که به آنها توجه می کنیم.

روانشناسی

رضایتمندی بیشتر در زندگی حرفه ای، در گرو ساختن زندگی حرفه ای مبتنی بر کار عمیق و جدید و متعاقبا تجربه ی وضعیت غرقگی(flow) است.
بهترین لحظات ما انسان ها زمانی رخ می دهد که دستاوردهایمان، حاصل تلاش ذهنی و جسمی باشد به طوری که به صورت ارادی بوده باشد. مثلا موفقیت در کنکور و کسب رتبه هایی که بر افراد سخت است، یا قهرمانی یک تیم در تورنومنتی که تجربه آن قبلا نداشتند.
همه ما تجربه پایان یک تعطیلات طولانی خسته کننده و نیز حس خوشحالی در لحظه ی اتمام یک کار سنگین که نتایج محسوس و شاخصی داشته است، داشته ایم. روانشناسان کاری که در حالت غرقگی انجام شده است را برای انسان بسیار مفید می داند زیرا خوشحالی عمیق و طولانی در پی خواهد داشت.

شرط لازم برای رسیدن به حالت غرقگی چیست؟ فعالیتی که به صورت آگاهانه مرزهای توانمندی ذهن و جسم ما را به چالش بکشد.

نداشتن تمرکز و از خود بی خود شدن، مانع بسیاری بزرگی برای رسیدن به حالت غرقگی هست. همان طور که در کم عمق ها بیان شد، از طریق عادت سازی انجام کارهای سخت و عمیق، تشکیل آبراهه های مغزی این مسئله را آسانتر می کنند.

فلسفی

“برو دنبال کاری که واقعا عاشقش هستی” یک توصیه ای عامیانه برای انتخاب شغل که بارها گفته ایم و شنیده ایم. اما اگر پشت علاقه مندی و عشق، معنایی برای آن کار نباشد، چه نتایجی خواهد داشت؟ در مطلب معنای زندگی اشاره شد که معنای زندگی هست که به انسان انگیزه ادامه می دهد.
مشخصات پیچیده و دستاوردهای ملموس و بزرگ خارجی الزاما به این معنا نیست که کننده آن کار، معنا و لذت عمیقی نسبت آن دارد. مثلا یک بنای ساده که کارش گذاشتن آجر روی آجر طبق نقشه باشد و یک فیزیکدان که شغلش این است که در آزمایشگاه دقیقترین و پیچیده ترین آزمایش ها انجام دهد و مقاله علمی تولید کند.
دریافت معنای انجام کار این دو نفر ممکن است متفاوت باشد. به عبارت دیگر، معنای کار، مستقل از مشخصات و دستاورد آن کار است.
بنابرین کار جدی و عمیق یکی از کلیدی ترین فعالیت ها برای دستیابی به معنای بیشتر در زندگی حرفه ای است.

چرایی کارعمیق از منظر عصب شناسی، روانشانی و فلسفی
  • عصب شناسی: عامل پایه ای یادگیری و فهمیدن، توجه است.
  • رواشناسی: ایجاد غرقگی عاملی برای تجربه شیرین ترین لحظات زندگی است.
  • فلسفی: عاملی برای دستیابی به معنای عمیق زندگی کاری است.




نوشته بالا برگفته از کتاب کارعمیق کارنیوپورت است



برچسب‌ها:

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *