خاستگاه ثروت – آراستگی شایسته(نظم مطلوب)

بدون دیدگاه

ثروت چیست و از کجا می آید؟ چگونه می آید؟ آیا می توان از قوانین و الگوریتم های موجود در سایر علوم، برای علم اقتصاد هم استفاده کرد؟
در اقتصاد کلاسیک که آدام اسمیت در قرن 18 آنرا تئوریزه کرد، بر پایه الگوریتم های فیزیکِ مکانیک و قوانین ریاضی، به طوری که همه پدیده های اقتصادی برای رسیدن به تعادل عرضه و تقاضا کار می کند.
برای مثال اگر یک تیله را از لبه ی کاسه بزرگ رها کنیم، تیله آنقدر حرکت U را تکرار می کند تا در یک نقطه ای مثل EP از حرکت باز می ایستد، این نقطه محل تعادل بکش واکش ها است.
نیکولاس جورجسکو اقتصاددان رومانییایی بعد از جنگ جهانی دوم تعریف جدیدی از ثروت ارائه کرد به نام آراستگی شایسته(نظم مطلوب) معروف شد، این تعریف بر پایه سه ضلع اصلی بود، که دو ضلع آن از ترمودینامیک و ضلع سوم آن را از علم روانشناسی تکاملی وام گرفته است.

فرایندهای برگشت ناپذیر

تعریف
تمام تبدیل ها و داد و ستدهای اقتصادی که ایجاد ارزش می کنند از لحاظ ترمودینامیک، برگشت ناپذیر هستند.
پدیده ها همیشه در حال انتقال از یک وضعیت به وضعیت دیگر هستند، مثلا عقربه های ساعت که می چرخند در هر ثانیه تغییر موقعیت و وضعیت نسبت به خود و نسبت به جهان پیرامونی خود دارند. جهت تغییر وضعیت A به B یا برعکس شدن آن، تأثیری روی آن پدیدار ندارد. مثلا اولین باری که ساعت عقربه ای اختراع شد، جهت حرکت آن را معکوس حرکت کنونی می کردند، اتفاق خاصی نمی افتاد. این گونه از تغییرات را تغییرات برگشت پذیر می گویند.
پدیده های برگشت ناپذیر پدیده هایی هستند که امکان برگشت آن مستلزم هزینه و انرژی هست، مثلا اگر لیوان شیشه ای از دستمان بیفند و خرد شود و بخواهیم آن را به حالت سابق دربیاوریم، باید همه خرده های آن را جمع کنیم، در کوره شیشه ذوب کنیم و در قالب قرار دهیم تا به شکل اول دربیاید.
تمام مراودات، تولیدات، داد و ستدها و …. در حوزه اقتصاد(تولید ثروت و توزیع ثروت) از جنس پدیده های برگشت ناپذیر هستند، یعنی اینکه اگر انسان ها با نیازها و محدودیت ها و دسترسی به منابع در زمان t1 در وضعیت P1 باشند و شروع به تعامل کنند و در زمان t2 متوقف شوند وضعیت P2 را به خود خواهند گرفت، امکان برگشت به موقعیت P1 وجود ندارد(هزینه بالایی دارد). فرض کنیم که توانستیم به وضعیت P1 برگردیم، اگر مجددا این بازی را اجرا کنیم ، از P1 به P3 خواهیم رفت، مسئله جالب این است که احتمالP2==P3 باشد، نزدیک به صفر است.
اگر اقتصاد مثل یک بازی فرض کنیم، پلی کردن مجددا آن نتایج متفاوتی را خواهد داشت.


جمله نهایی: تمام محصولات و خدماتی که ارزش اقتصادی دارند، با تغییر و تبدیل هایی به وجود می آیند که از لحاظ ترمودینامیک برگشت ناپذیر هستند، به زبان ساده تر، نمی توان بدون شکستن چند تخم مرغ، املت درست کرد.

کاهش آشفتگی(کاهش بی نظمی)

آنتروپی یک سامانه‌ی فیزیکی، کمترین تعداد ذراتی که برای تعریف صحیح حالت دقیق سامانه لازم است، می‌باشد. آنتروپی نمایندهٔ تصادفی بودن مولکول‌ها است و در واقع ویژگی‌های یک سامانه را تعریف می‌کند. این واژه در رشته‌های گوناگون علمی، معانی متفاوت پیدا کرده‌است.

تمام تبدیل ها و داد و ستدهایی که باعث ایجاد ارزش اقتصادی می شوند آنتروپی را به طور موضعی درون سیستم کاهش داده و آنتروپی کل جهان را بالا می برند.
مراواداتی در جهان اقتصاد هست که آنتروپی موضعی را افزایش می دهد و اتفاقا یک ارزش اقتصادی هم محسوب می شود، به طوری که برای انجام آن پول پرداخت می شود، مثلا ما برای تخریب یک ساختمان حاضریم مبلغ وجهی را پرداخت کنیم، در حالی که بی نظمی را افزایش داده ایم. برای توجیه این مشکل باید مسئله را این گونه نگاه کنیم که تخریب ساختمان یکی از مراحل میانی یک کار اقتصادی بزرگ است(مثلا ساخت برج روی یک ساختمان قدیمی و کلنگی) که نیاز به یک افزایش آنتروپی موقتی دارد به طوری که در پایان کار آنتروپی موضعی کاهش چشمگیری کرده است.

شایستگی(مطلوبیت)

برگشت ناپذیر و نظم اساساَ به ارزش آفرینی اقتصادی مربوط هستند، اما باید به طریقی بفهمیم که چرا بشر برخی نظم ها را به نظم های دیگر ترجیح می دهد. مثلا ما غالبا مایعات گازدار را به مایع معمولی ترجیح می دهیم، دوست داریم زیر کولر با پتو بخوابیم، رنگ تیره قهوه را دوست داریم ولی رنگ سفید شیر می پسندیم.

در اقتصاد شناسایی چرایی و چگونگی این ترجیحات اولویت ندارد، بلکه پاسخ دادن به آن مهم ترین هدف است. شایستگی تعیین می کند که کدام فرایند برگشت ناپذیر و کاهش دهندی آنتروپی باید انجام شود.
شناخت منشاء ترجیحات بشر جز موضوعات علم روانشاسی است. مازلو توانست این ترجیحات را طبقه بندی کند ولی نتوانست چرایی آن را توضیح دهد.
طبق اطلاعات رسیده از اداره آمار کار آمریکا، 90 درصد مخارج مصرف کنندگان آمریکا مربوط به هفت گروه کالا است:

  • مسکن(32 درصد)
  • حمل و نقل(20 درصد)
  • مواد غذایی(14 درصد)
  • بیمه ی عمر و مسمتری(9 درصد)
  • مراقبت بهداشتی(5 درصد)
  • پوشاک(5 درصد)
  • سرگرمی، رسانه و ارتباطات(5 درصد)
نسبت مخارج یک شهروند آمریکایی

از دیدگاه تکاملی وظیفه بدن ما انتقال ژن ها است، بنابرین تمایلات و ترجیحات ما بر آن اساس ایجاد می شود، برگشت ناپذیری و افزایش نظم باید به انتقال ژن ها کمک کنند. یعنی اصل انتقال ژن، به پدیده های اقتصادی جهت می دهند.

مثلت برگشت ناپذیری - کاهش آنتروپی - شایستگی

نتیجه گیری

مثلث برگشت ناپذیر، کاهش آنتروپی و شایستگی کمک می کند تا مفهوم رشد در اقتصاد و تولید ثروت را بهتر درک کنیم. این مثلث ابرپارامترهایی هست که در طول تاریخ اقتصاد بشر حضور داشته است به طوری که گستردگی اقتصاد و رشد آن در گرو آنها بوده است.


متن حاضر از کتاب “خاستگاه ثروت، تکامل، پیچیدگی و بازسازی اساسی علم اقتصاد” نوشته “اریک بنهاکر” و ترجمه “عادل پیغامی” برداشته آزاد شده است.



پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *